وقتي كه مطلب مربوط به چارت ذهني رابرت اسكوبل را مي‌نوشتم، با توجه به طنز بودن فضای كار انتظار واكنش‌های متفاوتی را داشتم.اما واقعا ديدن ان چارتهای جالب، بينهايت برايم جذاب بود.تصور اوليه من، تاكيد احتمالی خوانندگان بر روی طنز وبی آن بود اما با چيزی متفاوت مواجه شدم!! در اينكه فضاي آن كارها طنز بود بحثي ندارم؛ اما فكر مي‌كنم اكنون فرصت مناسبي است تا در مورد يك موضوع ظريف توضيح كوچكي بدهم. هرچند مي‌دانم كه بسياری از خوانندگان عزيز متوجه اين موضوع هستند و تنها از باب review مي‌باشد.
از ديد من دو مبحث «زنان» و «ثكث» دو مقوله كاملا «مستقل» هستند؛ هرچند بي‌ارتباط باهم نمي‌باشند.پس به همين دليل آنها را تفكيك مي‌كنم:
زنان: ديدگاه من نسبت به مقوله زنان بيش از ان كه متاثر از زنان واقعي در دنياي حقيقي باشد برآمده از جايگاه زنان در ادبيات جهان است.برای من زنان در آثار فيودور داستايوفسكي،مارگريت دوراس،ميلان كوندرا و …حقيقی‌تر و ملموس‌تر از اطرافيانم هستند.به همين دليل -شايد كمي دور از واقعيت بنظر آيد- نگاه من به زن بجای آنكه بر محور لذت باشد ، برآمده از پديده عميق‌تر «حيرت» است در مفهوم نيچه‌ای كلمه.لازم نمي‌دانم برای خواننده فهيم اين مطلب، توضيح دهم كه اينجا حيرت به معنايي «هستي‌شناسانه» است نه تعجبی از جنس ديدن يك موجود فضايي.
ثكث: ولی جايگاه ثكث در اينجا چيزی كاملا مستقل اما پيوسته است.ديد من نسبت به ثكث بينهايت تحت تاثير زيگموند فرويد است.متاسفانه در كشور ما جايگاه والای فرويد در نظام انديشه به مقوله انسان بخوبي درك نشده. همه ما اسم فرويد را با ثكث در ذهنمان پيوند داده‌ايم.در صورتی كه معجزه بزرگ فرويد كارهای درخشان او بر روی «ناخودآگاه» يا همان «unconsiossness» بوده است.جايگاه فرويد آنقدر والاست كه «جي پي استرن» در كتاب نيچه، از سه نفر بعنوان پديد‌اورندگان قرن بيستم ياد مي‌كند » نيچه ، ماركس و فرويد». فرويد سنت چندهزار ساله تفكر و انسان‌شناختي غرب را به چالش عميقي گرفت و نشان داد كه انسان بيش از ان كه تحت تاثير خرد و خودآگاه خود باشد ، تحت تاثير «ناخودآگاه» خود است.اين يك بحران بزرگ برای تفكر فلسفي غرب بوده و هنوز هم هست.
همچنين فرويد نشان داد كه ساختار «ناخودآگاه» ما بشدت متاثر از پديده «ثكث» است. مطالعات بعدی فرويدی‌هایی مثل يونگ و لاكان، ناخودآگاه را به عرصه‌های اسطوره و زبان كشاند.از اينجاست كه ثكث برای من بيش از انكه يك دغدغه برای كسب لذت باشد، يك معضل فلسفي است.همچنين با توجه به شغل پزشكي، تاحدودی از جايگاه ثكث بعنوان يك پديده پزشكي باخبرم.
از مجموع گفته‌های بالا، اميدوارم از موقعيت ممتاز و مستقل هم زنان و هم ثكث در نظام فكریم باخبر شده باشيد. بهمين دليل رندی دكتر مجيدي و ساير دوستان مي‌تواند رنگي از واقعيت داشته باشد اگر كه در چارت، اين دو مقوله در ستونهایی مجزا آورده شده باشند.
Digg/mhmazidi
Flickr/mhmazidi
Myspace/mhmazidi
Facebook/mhmazidi
Virb/mhmazidi
Twitter/mhmazidi
YouTube/mhmazidi
Last.fm/mazidi
Del.icio.us/mhmazidi
Wikipedia/mhmazidi
GMail/mhmazidi
coComment/mhmazidi
Technorati/mhmazidi
MyBlogLog/mhmazidi
وب 2 
ferdowsi said
درود مزیدی جان(با پوزش،دوس ندارم به کسی که نمیدونم پزشکه یا PHD داره بگم دکتر) :
میشه چنتا از کتابای فروید در زمینه روانشناسی جامعه ی شرق (البته اگه داره)
به من معرفی کنین ؟ (اگر هم فروید نداره کسی که شما میشناسید و کتابشو خوندید )
در ضمن من قبلا هم پرسیدم تحویل نگرفتید ….
اجازه دارم شما را در هموندان بلاگم قرار بدم ؟
Vahid Rahmanian said
دکتر جان، پیشنهاد میکنم به جای ثکث از یک واژه دیگر استفاده کنیم. من خیلی وقت پیش تو یک وب‌لاگی خواندم که پیشنهاد کرده بود به جای فیلتر از رهبر (در واقع رَه‌بُر) استفاده کنیم. به جای این ثکث یا س کس یا س‌کس یا هر چیز دیگری می‌شود از یک واژه دیگر استفاده کرد. من پیشنهاد میکنم به جای س‌کس از انقلاب استفاده کنیم، انقلاب و انقلابی، به جای س‌کس و س‌کسی. شاید کار جالب باشد، چون انقلاب و رهبر را که دیگر فیلتر نمی‌شود کرد.
ferdowsi said
اوه اباوت (همون درباره ) رو ندیدم ….
ولی بازم نمیگم دکتر چون این کلمات و القاب بین آدما فاصله میندازه .
شاد باشی .
سهيل جعفري said
سلام دكتر عزيز
يك نيم نگاهي هم به اين سايت بنداز عزيز و اگه ميشه مجددا معرفيش كن
ثواب داره. كار بزرگي رو شروع كرده
http://www.mozillafirefox.ir/
mohsen said
من هر موقع در این زمینه (ثکث و زنان) فکر میکنم یاد جکی میافتم:
از یکی میپرسند به نظرت در روابط ثکثی زن بیشتر لذت میبره یا مرد؟ میگه: شما وقتی انگشتت رو میکنی توی گوشت، گوشت بیشتر لذت میبره یا انگشتت؟! :دی
البته خواستم مزاحی کرده باشم. در مورد فروید و ناخودآگاهش اجازه بدهید نظر ندهم! فقط لطفاً ساختار انسان بر ثکث است را با ثکث بی نهایت مقایسه نفرمایید!
امير said
مرد زدي تو كاسه كوزه ما، ميخواستيم از رفيق فرانسويمون بنويسيما.
حالا اگه از لاكان بنويسم ميگن كپي كرده ، اي …..
حرف زیادی said
سلام آقای مزیدی..چند وقتی هست میخوام بیام اینو بپرسم که شما تو سایتتون خبرنامه ندارید یعنی اینکه مطالبی که مینویسید بیاد تو ایمیلمون.برای اینکه میخوام بعضی از مطالبتون رو داشته باشم تو آرشیوم.
اگه میتونید اینکار رو انجام بدین منظورم همین خبر نامه هستش.ممنون
روانپريش said
به به … به به … ثكث يا سكث يا ثكس يا …. ! فرقي نميكنه كدوم باشه ، نفس عمل مهمه ! باز هم در موردش بنويس . فقط يه كم وقتش هم زياد بشه كه بهتر هم ميشه !
تو نظريات فرويد هم دست نبر لطفا 😀
در ضمن همينكه به چشم حيرت به زن نگاه ميكني خودش يه جور تبعيضي هست كه بين مرد و زن قائل ميشي/ اگه حرف حيرت باشه كه من هم در حيرتم چطور يه موجودي ميتونه اينطور آدم ( منظورم مرد هست !) رو يه جوري كنه :)) / اينقدر هم در حيرت نمون / سرت بي كلاه ميمونه
و همينطور سعي نكن تمايل خودت رو به جنس لطيف بپوشوني / جاش توجه كن كه اين يه حس طبيعي هست كه هر مردي داره / حالا در موردش بيشتر با هم صحبت ميكنيم 😀
raoros said
جالب بود
ها
🙂
این نفر بالایی خیلی باحال نظر داده
:))
به توصیه هاش گوش فرا بده دکتر
😀
mhmazidi said
@ فردوسي عزيز: من پزشك هستم.اسمم حسين هست.شما هرچي كه دوست داريد مي‌تونيد صدام بزنيد. مهم اينه كه شما يك دوست خوب هستيد. در مورد فرويد و روانشناسي شرق: تا حالا چيزی در اين زمينه به اين صورت كاملا مشخص و مجزا سراغ ندارم.
@ فردوسي جان: در مورد قرار دادن لينك وبلاگ: ببينيد هيچ بني بشری در اينترنت حق نداره به شما بگه لينك وبلاگ من را در لينكداني خودتان نگذاريد.اين موضوع كاملا در اختيار شخص شماست. صبعا قرار گرفتن لينك وبلاگ من در ليست شما چيزی نيست كه من اجازه دخالت در ان را داشته باشم.
@ وحيد جان: در مورد جايگزين برای كلمات: راستش من با واژه ره بر موافق نيستم.استفاده از اين كلمات اگرچه در شروع با نيت گول زدن قيلطرينگ بدون هيچ غرض سياسي است…اما وقتي كه گسترش پيدا كند بدليل تشابه با كلمه رهبر با واكنش تندي مواجه خواهد شد.در نتيجه استفاده از كلماتي مثل انقالب و انقلابي و … را برای خودم نمي‌پسندم و هرگز استفاده نخواهم كرد.بنظرم بهترين كار استفاده از حروف جايگزين هست مثل ثكث. هر وقت هم قيلطر شد از چيزهايي ديگر استفاده ميكنيم.
mhmazidi said
@سهيل جان: ان سايت را ديدم و با بهرام عزيز مكاتبه كرده‌ام.بازهم متشكرم از ياداوری شما.
@حرف زيادی: برای اين كار مي‌توانيد از سايت خوب ايراني 7bit.com استفاده كنيد.
@ روانپريش: همانطور كه نوشتم در اينجا حيرت مفهومي كاملا متافيزيكي دارد و با تصور شما از حيرت در مفهوم تبعيض بسيار متفاوت است.
علیرضا said
متاسفانه به علت مستعار ننوشتن و رصد شدن وبلاگم توسط دوستانی از طیف‌های مختلف از رندان گرفته تا …ها از نعمت خواندن نوشته هایم در مورد زنان محروم هستید!!!
ferdowsi said
حسین جان درود
میتونم یه سوال بپرسم ؟
شرمندم … روم به دیوار …. گلاب به روتون …. :-SS
نصب وردپرس ینی چی ؟
مگه برنامس که بخوای نصبش کنی ؟
اصلا مگه فرقی با بلاگر هم داره (فرقاشو میدونم ولی نه از این لحاظ)
این پلاگین که میگن شیه( چی هست) ؟
ممنون که یه تازه وارد رو راهنمایی میکنین 😉 .
پسر مریخی said
این بحث رو که مطرح کردید، یاد بحثی که چند وقت پیش با دوستی داشتم افتادم. دوست من عقیده داشت که مرد از زن برای لذت استفاده‌ی ابزاری می‌کنه و این بین، جنس زن هیچ لذتی احساس نمی‌کنه. چه بسا که احساس درد و رنج هم بهش دست بده. در واقع به نظر اون، ثکث یه رابطه‌ی یک‌طرفه بود که توش فقط مرد با استفاده از زن لذت می‌برد.
دردناکه که این دیدگاه بین خیلی از افراد تحصیل‌کرده‌ی جامعه‌ی ما هست.